استخاره
استخاره
استخاره در لغت به معناي بهترين خواستن و خير خواستن از خدا است و در اصطلاح ديني، واگذاردن انتخاب به خداوند در كاري است كه انسان در انجام دادن آن درنگ و تأمل دارد.
ديدگاه ها درباره استخاره
روح الله خميني :
پس از آنكه انسان به كلي در امري متحير و وامانده شد، به طوري كه نه عقل، او را به خوبي و بدي آن راهنمايي كرد و نه عاقل ديگري راه خير و شر را به او فهماند، و نه خداي جهان دربارهٔ آن كار تكليفي و فرماني داشت كه راهنماي او باشد، در اين صورت كه هيچ راهي براي پيدا كردن خوب و بد در كار نيست و ديندار و بيدين به ناچار يك طرف را اختيار ميكنند و كوركورانه و متحيرانه و دودل، آن را انجام ميدهند.
در اين حال بيچارگي و دودلي و تحيّر -كه بايد آن را از بدترين حالات بشر شمرد- اگر يكي پيدا شود و انسان را به يك سوي كار دلگرم كند و با اراده راسخ و اميدوارانه، به كار وادارد، چه منّت بزرگي به انسان دارد.
اين جا دينداران ميگويند: خداي عالم كه پناه بيچارگان و دادرس افتادگان است، در حالت تحيّر و دودلي -كه در آن حال، انسان بيشتر از همهٔ حالات، محتاج به دستگيري است- خداوند متعال از عالم رأفت و رحمت و مهربانياش، يك راه اميدي بر روي انسان باز كرده و اگر انسان با اين حال اضطرار به او پناه ببرد و از او راهنمايي جويد و عرض كند: «بارالها، اين وقتي است كه عقل ما و ديگران در پيدا كردن راه خوب و بد، واماندهاست و راه چاره براي ما نيست، تو كه چارهساز بيچارگان و عالم به اسرار پنهاني، ما را به يك سوي كار راهنمايي كن و ارادهٔ ما را به يك طرف قوي كن، تو به ما دلگرمي ده و از ما دست گيري كن» در اين صورت، خداي جهان-كه قادر بر پيدا و نهان است-يا دل او را به يك سو ميكشاند و راهنماي قلب او ميشود كه او مقلب القلوب است، يا دست او را به يك طرف تسبيح مياندازد، يا بوسيله قرآن، دل او را گرم ميكند.
در قرآن آمده است :
… كيست كه دعاي درمانده را چون بخواندش، اجابت ميكند، و بلا را ميگرداند …
علامه طباطبايي :
حقيقت امر اين است كه انسان وقتي بخواهد به كاري دست بزند ناچار است زير و روي آن كار را بررسي نموده و تا آنجا كه ميتواند فكر خود را كه غريزه و موهبتي است خدادادي به كار بيندازد و چنانچه از اين راه نتوانست صلاح خود را در آن كار تشخيص دهد، ناگزير بايد از ديگران كمك فكري گرفته و تصميم خود را با كساني كه صلاحيت مشورت و قوه تشخيص صلاح و فساد را دارند در ميان بگذارد تا به كمك فكر آنها خير خود را در انجام دادن آن كار يا ترك آن كار، تشخيص دهد و اگر از اين راه هم چيزي دستگيرش نشد، چارهاي جز اينكه متوسل به خداي خود شده و خير خود را از او مسألت نمايد، ندارد و اين همان استخارهاست ونبايد اين عمل راكه عبارت است از اختيار چيزي كه با استخاره تعيين شده، دعوي علم غيب ناميد و نيز نبايد آنرا تعريض به شئون الوهيت پروردگار نام نهاد كما اينكه مشورت را هم نبايد به خيال اينكه تشريك غير خداي تعالي در امور خود است، شرك ناميد.
جوادي آملي :
گاهي بين دو كار مخير يا مردد مي شويم و نميدانيم كدام حق و كدام باطل است. وجود مبارك امام باقر(ع) فرمود شما همه امورتان همانند عقايد، اخلاق، گفتار و اعمالتان را بر قرآن كريم عرضه كنيد و اهل تفسير باشيد، نه استخاره. خيلي به ما دستور استخاره ندادند. استخاره كردن دو قسم است. يك دعاي مخصوص استخاره است كه ابتدا و انتهاي آن نور است و در دعاي سيوسوم صحيفه سجاديه هست. هر كسي تصميم گرفت كاري را انجام دهد، اگرچه به حسب ظاهر خير است، اما خير آن را از خدا بخواهد و همين طور وارد كار نشود. اين يك دستور اكيد اسلامي است و جزء سنن ما ميباشد و بسيار كار خوبي است. دعاي استخاره و ‘طَلَب خير كردن’ يعني خدايا! من درمورد اين كار فكر كردم و چون ديدم كه به حسب ظاهر مصلحت است، انجام مي دهم. من كه از عواقب آن خبر ندارم و تو خير مرا در اين كار قرار بده. اما آن استخاره كه انسان قبل از اين كه فكر و مشورت كند و قبل از اين كه آن را مورد ارزيابي قرار دهد، فورا به قرآن تفال بزند، اين كار را خيلي به ما دستور ندادند. البته در موقع حيرت كه انسان واقعا متحير شد، آن يك راه ديگري است. بنابر اين اولا آن دعاي استخاره فراموشمان نشود. ثانيا در هر كاري فكر و تدبّر و مشورت و ارزيابي و تعقّل باشد و ثالثا اگر واقعاً متحيّر شديم كه كدام كار براي ما صحيح و كدام كار ناروا، آن وقت به قرآن استخاره مي كنيم. وجود مبارك امام باقر(ع) فرمود مهم تر از استخاره، تفسير است.
شما تمام كارهايتان را بر قرآن عرضه كنيد. چه اين آراء و انديشه ها متضارب و متعارض و مختلف باشد و چه يك انديشه باشد، شما اين را بر قرآن عرضه كنيد و ببينيد آيا مطالب و معارف قرآني و معاني قرآني آن را امضاء مي كند. بنابراين براي همه ما – حالا توده مردم كه مقدورشان نيست- كه در حوزه و دانشگاه هستيم، آشنايي با يك دوره از قرآن كريم لازم مي شود. حالا يك وقت كسي مانند علامه طباطبايي (رضوان الله عليه) جزء نوادر است ولي اين كه خطوط كلي قرآن و ترجمه اش را بفهميم و يا از گزيده تفسير با خبر باشيم، خيلي سخت نيست. وقتي اين ترازو را فهميديم، آن وقت اين عقايد را با اين ترازو مي سنجيم. اين كه وجود مبارك امام باقر (ع) فرمود خودتان را با قرآن بسنجيد، يعني آن بحث تنها مخصوص فقيه و اصولي نيست و مخصوص روايات متعارض يا روايت بي معارض نيست، بلكه جميع عقايد، شئون، اخلاق، اوصاف و افعال را بايد بر قرآن عرضه كرد. پس اگر كسي قرآن را نداند، يعني ترازو ندارد و نمي داند چگونه ترازو را به كار ببرد و عقايد و اخلاق را با چه چيزي بسنجد. براي شهادت امام باقر(ع) جامه مشكي پوشيدن و عزاداري خوب است و ثواب دارد اما ما بايد اصل فرمايش حضرت را عمل كنيم. فرمود خودتان را چه در مسائل فردي، چه در مسائل جمعي بر قرآن عرضه كنيد و با قرآن بسنجيد. اين از آن وصاياي برجسته وجود مبارك امام باقر (ع) است و ما بايد اين فكر را زنده نگه داريم.
مجيد جعفري تبار :
متاسفانه بعضا افرادي با ذهن هايي خرافه گرا، استخاره را كه در مقوله تفسير آيات قرآن و برگرفته از معارف اهل بيت عصمت و طهارت سلام الله عليهم است در رديف اشيايي موهوم همچون طالع بيني،فال،سحر و جادو ،تسخير جن،سركتاب و پيشگويي قرار مي دهند؛كلا و اجمالا اينكه توسل و اعتماد به اين امور، نه تنها خيري در بر ندارد،كه موجب زوال نعمت ها و بركات شده و شرور و نحسيت مي آورد.
مجيد جعفريتبار در درس ها و سخنراني ها و مكتوبات خود بارها به خطري كه اينگونه طرز فكرها براي رشد و تعالي مادي و معنوي جامعه و افراد دارد تاكيد كرده است.اما با وجود اين،يكي از تصورات بعضي عوام در خصوص استخاره هاي او، توقع يا برداشت پيش گويي و غيب گويي است كه درباره آن چنين مرقوم كرده: بسياري افراد،خيال مي كنند كه من،با گرفتن استخاره هر كس، نيتش را نيز ميفهمم (يعني مثلا مي دانم براي چه موضوعي استخاره گرفته اند!!) در صورتي كه من خودم مي دانم و چندين بار نيز گفته ام و در اينجا هم مينويسم كه : به هيچ وجه چنين نيست و حتي يك مورد هم نبوده است كه من بدانم موضوع استخاره چه بوده (به غير از مواردي كه خود فرد، قبل از استخاره و يا بعد از آن، موضوع استخاره را به من گفته است).
انواع استخاره
استخاره مطلق : اين استخاره، در واقع نوعي طلب خير كردن است و ديگر فقط مربوط به مواقع شك و دودلي و ترديد نيست.
استخاره مشورتي : اين استخاره، بدين معناست كه انسان با مومنان آگاه مشورت كند تا به وسيله اين مشورت، خداي متعال خير انسان را به زبان يكي از طرفهاي مشورت جاري نمايد.
استخاره قلبي : اين استخاره، بدين معناست كه شخص از خداوند متعال طلب خير كند و سپس به آنچه به دل و قلبش افتاد عمل كند.
استخاره با قرآن : اين استخاره، بدين صورت است كه شخص بعد از طلب خير از خداوند متعال قرآن را بگشايد و آيه اول صفحه دست راست را ملاحظه نمايد، اگر آيه رحمتي يا امر به خيري باشد خوب است و اگر آيه غضب يا نهي از شرّي يا امر به شرّي يا عقوبتي باشد بد است و اگر دو پهلو باشد ميانهاست.
استخاره با تسبيح : اين استخاره، بدين صورت است كه شخص ميانه تسبيح را بگيرد و دوتا دوتا رد كند، اگر آخري جفت آمد، بد است و اگر طاق آمد خوب است.
استخاره با كاغذ (ذات الرقاع) : اين استخاره، بدين صورت است كه شخص در سه عدد كاغذ بنويسد «بكن» و در سه عدد كاغذ ديگر بنويسد «نكن» سپس از خداوند طلب خير و عافيت كند، آنگاه آنها را مخلوط كند و سه عدد از آنها را بردارد، اگر در هر سه نوشته بود «بكن» يا «نكن» به آن عمل كند و در غير اين صورت، برداشتن كاغد را ادامه دهد تا تعداد يكي از گزينهها به عدد سه برسد و آنگاه بدان عمل كند.
برچسب: ،